جمعه 26 آذر 1395
نویسنده: یک توانا طبقه بندی: مراکزتوانبخشی،
ارزیابی كننده در مراكز توانبخشی و كلیه خدمات توانبخشی نه باید بازرس باشد و نه مدیریت ارزیابی عملكرد بلكه باید خانواده های دارای معلول آگاهی بیابند و شرح وظایف و خدمات توانبخشی برای معلول خود را بشناسند و خدماتی را كه مراكز یا نهاد های ارائه دهنده توانبخشی انجام میدهند را بسنجند و در صورت عدم تناسب و هم خوانی وظایف توانبخشی و ارائه آن ، مراتب را به نهاد های نظارتی ارائه دهند. بهترین كنترل ، همانا مردم هستند.
یکشنبه 8 آذر 1394
نویسنده: یک توانا طبقه بندی: توانبخشی مبتنی بر جامعه،
CBR یا توانبخشی مبتنی بر جامعه یعنی استفاده از كلیه امكانات جامعه توسط افراد جامعه در توانبخشی فراگیر برای كلیه افراد ناتوان ، بطوریكه مدیریت حاكمیتی ، آنرا سازماندهی و مدیریت نماید . اما در سازمان بهزیستی با تخصیص پول و ردیف اعتباری به این امر ،توانبخشی مبتنی بر جامعه ایجاد میكنند و آن را پیش میبرند. پس بهتر است اسم آنرا توانبخشی متنی بر پول دولتی بگذاریم.
پیش نوشت: منظور از فصل ده ماده 67 قانون مدیریت خدمات كشوری برای كاركنان بهزیستی همان افزایش 35 درصدی معروف برای کارکنان بهزیستی است
جناب آقای ربیعی
وزیر محترم تعاون كار و رفاه اجتماعی
با سلام
موضوع: درخواست اجرای فصل ده ماده 67 قانون مدیریت خدمات كشوری برای كاركنان بهزیستی
احتراما با عنایت به مقایسه دریافتی حقوق و مزایای كاركنان بهزیستی كشور با سایر ادارجات دولتی و بطور واضح با سازمان تامین اجتماعی زیر مجموعه وزارت رفاه و تاثیر منفی و مستقیم عامل مذكور نكات زیر باستحضار مقام عالی میرسد:
· افزایش سالیانه حقوق و مزایا توسط هیئت محترم دولت به دستگاهها با عنایت به پایین بودن پایه دریافتی كاركنان بهزیستی ، منجر به افزایش فاصله حقوقی در هر سال می گردد بطوریكه افزایش 14 درصدی یكسان برای كلیه حكم های كارگزینی ادارجات ، منجر به كمترین افزایش به نسبت سایر دستگاهها در سازمان بهزیستی گردیده است و ادامه این روال باعث افزایش شكاف در هر دوره میگردد كه متاسفانه هر سال مشهودتر میگردد.
· با یك پژوهش میدانی بسادگی روحیه و انگیزه پائین كاركنان و تاثیر مستقیم آن در رفاه و كیفیت زندگی كاركنان بهزیستی مشخص میگردد و همچنین پائین بودن امید به زندگی پس از بازنشستگی ، عدم احساس تعلق ، تمایل به كتمان كارمند بهزیستی بودن به وضوح قابل تشخیص است.
· نارضایتی موجود ، بطور مستقیم در برخورد با جامعه هدف سازمان كه از آسیب پذیرترین اقشار جامعه هستند تاثیر منفی میگذارد هر چند كه كاركنان زحمتكش بهزیستی نهایت سعی و تلاش خود را مبنی بر خدمات بهینه فارغ از مسائل رفاهی و شخصی خود را سرلوحه قرار میدهند با اینحساب بعید بنظر میرسد كه با نبود انگیزه و احساس عدم برابری با سایر كاركنان دولت و همچنین وزارتخانه محترم رفاه ، در خلاقیت اداری و ارائه خدمات بی تاثیر باشد.
· بر مبنای تئوری مدیریتی برابری ( مساوات) ، وجود موارد فوق كه كاركنان سازمان ارزش كمتری در مقایسه با سایر كاركنان دولت در خود احساس میكنند ( احساس تبعیض ) منجر به احساس یاس و نومیدی از سازمان ، تمایل به خروج از سازمان ( خصوصا نیروهای تخصصی) ، كاهش حجم كار به نسبت مقایسه ذهنی خود با حقوق سایر ادارجات ، عدم تمایل به حضور فیزیكی در اداره و غیبت و استعلاجی بیشتر از میانگین كشوری ، عدم برخورد شاد و بشاش با مراجعه كنندگان ، احساس درماندگی و دست نزدن به كار خاص ، بدبینی به برنامه های جدید سازمان ، و احساس بی كفایتی فرد در سازمان ، جامعه و خانواده خود می شود.
لذا ما امضا كنندگان زیر و سایر پرسنل سازمان كه بعلت ضیق وقت و محدودیت فیزیكی در دسترسی به مكتوب مذكور امكان امضا میسر نشد مصرانه خواستار پیگیری جنابعالی برای اجرای قانون فصل ده ماده 67 قانون مدیریت خدمات كشوری برای كاركنان بهزیستی می باشیم كه بعنوان یك كار قانونی ماندگار در خاطره سفرتان به استان .............. در حافظه بماند.
یکشنبه 25 مرداد 1394
نویسنده: یک توانا طبقه بندی: طبقه بندی نشده،
بصورت فی البداهه نوشته شده و ناقص
چالش 1 :
تخصیص بیش از 50% اعتبارات ملی توانبخشی به یارانه مراكز غیر دولتی كه در كل به حدود 7% درصد از معلولان خدمات نگهداری شبانه روزی و روزانه میدهند.
پیشنهاد 1:
یارانه پرداختی به مراكز خصوصا شبانه روزیها به خانواده توانخواهان اختصاص یابد و خود خانواده مختار باشد كه از خدمات مركز شبانه روزی استفاده بكند یا خیر ( پیش بینی میشود حدود 70 درصد از ظرفیت های مراكز شبانه روزی خالی گردد) . و برای مراكز روزانه نیز در جهت افزایش كیفیت آموزشی و حرفه ای ، یارانه ها به خانواده تعلق گیرد و خانواده به مركز پرداخت نماید كه تاثیر بسزایی در افزایش كیفیت خدمات ، و حفظ شان كرامت توانخواهان دارد.
***
چالش 2:
عدم وجود سیاست مدون و سیستم مددكاری علمی و پیگیری نیازهای بیان نشده توانخواهان با عنایت به بازنشسته شدن اكثر مددكاران و عدم امكان جایگزینی پرسنل مربوطه
پیشنهاد 2:
تدوین استراتژی علمی مددكاری با عنایت به فاكتورهای محیطی طبقه بندی بین المللی ناتوانی (ICF) و پویا سازی ارائه خدمات مددكاری علمی و هدفمند به بخش خصوصی در راستای توانمندسازی جامعه هدف
***
چالش 3:
وجود دفتری بنام توانبخشی مبتنی بر جامعه CBR و موازی كاری با كلیه دفاتر و حوزه های توانبخشی
پیشنهاد 3:
CBR یك استراتژی ارائه خدمات توانبخشی است كه سیاست های آن باید در كلیه حوزه های توانبخشی جاری و ساری باشد نه اینكه تشكیلات مستقل در یكی از دفاتر توانبخشی باشد
***
چالش 4:
عدم سیاست هدفدار در ادامه تحصیل توانخواهان فارغ از تعیین نوع رشته های مورد نیاز ، كه صرفا منجر به افزایش توانخواهان دارای مدرك فارغ از هر گونه كاربردی در راستای توانمندسازی معلول میگردد و با تامین شهریه آن از طرف سازمان ، منجر به هدر رفت منابع می باشد.
پیشنهاد4:
نیاز سنجی كاربردی بودن رشته های تحصیلی كه مورد استفاده معلولان در راستای اشتغال و توانمندسازی شان باشد از طرف سازمان صورت گیرد و نسبت به تامین شهریه های آن اقدام گردد ( هزینه كرد هدفمند)
***
چالش 5:
چارت تشكیلاتی دفاتر حوزه توانبخشی مبتنی بر مراكز توانبخشی ( چالش 1 ) است بطوریكه از سه دفتر توانبخشی یك دفتر مربوط به مراكز شبانه روزی ، یك دفتر مربوط به مراكز روزانه و دفتر سوم مربوط به توانمندسازی است كه منجر به سیاست گذاری ناصحیح در تخصیص اعتبارات توانبخشی میگردد.
پیشنهاد 5:
اصلاح چارت تشكیلاتی بر مبنای گروههای معلولیت و تعیین اولویت و خط مشی ها برای گروههای مختلف معلولیت بر مبنای تخصصی هر گروه از معلولیت( بعنوان مثال گروه معلولان نابینایان یا .... فاقد متولی مشخص در چارت فعلی می باشند.)
***
چالش 6:
قوانین سلسله مراتبی غیر قابل انعطاف در كمیسیون ماده 26 برای برخورد با كلیه تخلف های مراکز فارغ از نوع و شدت تخلف- بطوریكه مراحل برخورد با یك تخلف ساده از قبیل تهویه آشپزخانه یك مركز شبانه روزی با تخلف بزرگ از قبیل اهانت به مددجو ، كتك كاری و ..... به یكسان می باشد. ( تذكر كتبی شهرستان بمدت یك ماه –اخطار اول شهرستان- اخطار اول كمیسیون ماده 26 و ......) كه ناكارآمدی آن خصوصا برای تخلف های متعدد توسط یك مركز كه تخلف آنان از یك جنس نباشند به وضوح نمایان است
پیشنهاد 6:
اصلاح قوانین موجود در برخورد كمیسیون ماده 26 و ارائه اختیار به اعضای كمیسیون استان در اصلاح موارد تخلف
***
چالش 7:
عدم نیاز به مراكز روزانه سالمندان و عدم كارایی ویزیت در منزل با توجه به شواهد غیر علمی
پیشنهاد 7:
ارائه پروپوزال و پژوهش علمی در راستای اثر بخشی مراكز مذكور
***
چالش 8:
ارجاعات غیر كارشناسی قوه قضاییه
پیشنهاد 8:
جلسه هماهنگی با سران قوه قضائیه
چهارشنبه 21 مرداد 1394
نویسنده: یک توانا طبقه بندی: طبقه بندی نشده،
این که دکتر هاشمی چه مقدار برای سازمان مفید بوده یا مضر و ..... جای بحث خود را دارد که از حیطه صلاحیت اینجانب خارج است و صرفا نظرهای شخصی خودم را نمی توانم اینجا بیان کنم اما دکتر هاشمی چندین ویزگی داشت:
الان هم که از سازمان رفته موج افتراها و تهمت ها که عموما بی پایه و اساس هستند علیه اش شروع شده که دور از انصاف و شجاعت است چون منتقدان اگرشجاع بودند باید در زمان تصدی قدرتش هم این مطالب را مطرح میکردند .....
به هر حال مطلب برای نوشتن زیاد است اما فعلا به همین جا اکتفا می شود و امیدوارم رییس جدید سازمان ، کاستی های او و قبلی ها را برطرف کند و امتیازاتشان را نیز ادامه و تقویت نماید.
تا ببینیم چه شود.....
حدود 15 سال قبل ( اگه اشتباه نکنم) پزشکان عمومی وضعیت شغلی و درآمدی خوبی نداشتند و نظام پزشکیِ قدرتمند هم یکی از دغدغه های اصلی اش همین اشتغال پزشکان عمومی بود.
در همین دوران بود که در اگهی استخدام های کارشناسان توانبخشی در بهزیستی ، پزشک عمومی میتوانست جذب سازمان گردد . خلاصه اینکه بعنوان کارشناس توانبخشی وارد حوزه معاونت توانبخشی شدند. و بخاطر مدرک بالای شان دیر یا زود تصدی دار پست های مدیریتی میان رده شدند.
گذشت زمان عموما بی کفایت بودن پزشکان عمومی در پست های میان رده مدیریتی در توانبخشی را آشکار ساخت.( البته بصورت عمومی و اکثریت ، نه اینکه شامل حال همه بشود) و پزشکان عمومی بعنوان مهره هایی پرادعا که مدرک پزشکی دارند و حقوق شان کم است و ..... مانده اند روی دست سازمان!
**
مساله بعدی وضعیت اشتغال پزشکان عمومی در وزارت بهداشت در سالیان اخیر است که به واسطه طرحهایی همچون پزشک خانواده و اجرای نظام ارجاع ( با تقلید از کشورهای مرفه بدون در نظر گرفتن امکانات و حتی فرهنگ عمومی مردم) و با پشتیبانی ِ پول نفت --که لزوما باعث شد خیلی ها دستمزد زحماتشان را نخورند بلکه از سفره نفت کشور با تدبیر سازمان نظام پزشکی و برنامه های غیرکارشناسی دولت –بسیار خوب شده است بطوریکه یک پزشک عمومی در یک روستای نزدیک به شهر درآمدی ماهیانه بین 7 تا 10 میلیون تومان دارد . حال بگذریم که اگر این پول داداه نمی شد چقدر از سلامت عمومی مردم کم میشد یا که الان داده میشود چه مقدار بر سلامت عمومی مردم افزوده شده است.
این مساله پزشکان عمومی سازمان بهزیستی را به وسوسه خروج انداخته است و اکثر پزشکان قصد خروج از سازمان و ورود به مجموعه وزارت بهداشت را دارند که موانع قانونی و سلیقه های شخصی ، مشکلاتی را برای متقاضیان بوجود آورده است و نارضایتی بیشتری را نیز در آنها ایجاد کرده است. کارهای اداری و کارشناسی را در شان خود نمی دانند در توانبخشی احتمالا در کمیسیون سطح بندی نقشی داشته باشند که گواهی های پزشکان متخصص را بخوانند و بگویند که این معلولیتش شدید است یا خفیف و .....
***
**
*
تدبیری باید این بی تدبیری گذشته را......
طی بازدیدی که از چندین مراکز توانبخشی روزانه و شبانه روزی داشتم در رابطه با بیمه پرسنل یک حسن استفاده (سوء استفاده) باحالی مشاهده کردم. موسس مرکزی برای همسرش را که پزشک هست 31 روز حق بیمه میریزد. مرکز دیگر برای دخترش بعنوان کامپیوتریستِ! مرکز 31 روز بیمه میریزد. آن یکی برای برادرش با مدرک کاردانسی رادیولوژی ، آن یکی برای چندین نفر از طوایفش و خودِ موسس مرکز در صورتی که بازنشسته نباشد در مرکز دیگری بیمه هست و بدینصورت نهایت بهره برداری صورت میگیرد اما مشکل اصلی کار اینجاست که کامپیوتریست یا کاردان رادیولوژیست مرکز توانبخشی که در دستورالعمل چنین پرسنلی تعریف نشده است ( همانطور که پرستار یا مهندس کشاورزی برای اداره برق و خطوط انتقال نیرو تعریف نشده است) به مدت کل ماه سی یا سی و یک روز حق بیمه دارد اما مربی یا خدمات و نظافتچی مرکز که کار اصلی مرکز بر دوش آنها میچرخد 15 یا حداکثر 20 روز از حق بیمه منتفع میشوند بعنوان مثال با 30 سال سابقه که هر سال 15 روز برایش حق بیمه بریزند در هنگام بازنشستگی از حقوق و مزایای 15 سال بهره مند خواهند شد.
نمیدانم تامین اجتماعی از اینکار منتفع خواهد شد یا متضرر یا خنثی ست . اما وظیفه ما بیان و اطلاع رسانی بود تا چه در نظر افتد.
سه شنبه 28 آبان 1392
نویسنده: یک توانا طبقه بندی: مراکزتوانبخشی،
میدانیم كه 3 دسامبر هر سال كه معادل 12 آذرماه است روز جهانی معلولین نام دارد و سازمان ملل هر سال شعار خاصی را در این زمینه اعلام میكند كه شعار سال 2013 عبارتست از:
موانع را بشكنید ، درها را باز كنید: بسوی جامعه ای فراگیر برای همه
در فایل ضمیمه ( کلیک کنید ) این شعار و اندكی توضیحات اضافه در حد یك و نیم صفحه امده است كه خواندن ان خالی از لطف نیست.